فلج مغزی

فلج مغزی یا (CP (Cerebral Palsy یک ناهنجاری غیر پیش رونده است که در دوران رشد و نمو مغز (نوزادی و کودکی) رخ میدهد. فلج مغزی سبب محدودیتهای حرکتی است و اختلالات حرکتی عموما با اختلالات حسی، درکی، شناختی، ارتباطی، رفتاری، تشنج، مشکلات اسکلتی- عضلانی و عملکرد فرد همراه است. علل متفاوتی نظیر اختلالات رشدی مغزی، ژنتیک، متابولیک، ایسکمیک، عفونتها و علل اکتسابی میتوانند عامل فلج مغزی بوده و در یک فنوتیپ نورولوژیک تظاهر نمایند. میزان بروز فلج مغزی 1،4 تا 2،4 در هر 1000 تولد زنده است و با وجود پیشرفتهای فناوری در مراقبتهای ویژه نوزادی(Neonatal intensive care) و بهبود مراقبتهای دوران بارداری در دو دهه اخیر هنوز یکی از علتهای اصلی و رایج اختلالات تکاملی دوران کودکی باقی مانده است. اگرچه این آمار برای 30 سال ثابت بوده، اما علل بروز بیماری تغییر یافته است. به دلیل افزایش میزان زنده ماندن نوزادان نارس با وزن کم یا بسیار کم، بروز فلج مغزی به صورت دایپلژی اسپاستیک اغلب همراه با نارسی و وزن کم هنگام تولد افزایش یافته است و تنها فلج مغزی نوع آتتویید ناشی از آسفیکسی حوالی تولد و افزایش بیلی روبین مغز درکشورهای پیشرفته کاهش یافته است. فلج مغزی بر طبق مشخصههای فیزیولوژیکی یا مکان شناختی(topographic) طبقه بندی میشود. انواع فلج مغزی بر طبق شاخصهای فیزیولوژیکی به صورت اسپاستیک و غیراسپاستیک (شامل هیپوتونیک (Hypotonic) و آتونیک (Atonic)و آتتویید(Attetoid) یا دیس کینتیک (dyskinetic) و مرکب (mixed) و یا شاخصهای مکان شناختی (همی پلژی، دایپلژی، کوادری پلژی و همی پلژی دوگانه) گروه بندی میگردند که این طبقه بندی میتواند در شناخت شدت ضایعه، محل آسیب، و زمان آسیب مغزی کمک کننده باشد. همه کودکان با فلج مغزی از نوعی ضایعه مغزی رنج میبرند که معمولاً شامل مسیرهای حرکتی است. محل ضایعه بر چگونگی رشد و کیفیت الگوهای حرکتی موجود درکودک مبتلا به فلج مغزی تاثیر گذار است. برای مثال فلج مغزی نوع اسپاستیک نشان دهنده آسیب در قشر حرکتی است. ضایعات هسته قاعدهای به طور معمول، نوسانات تون عضلانی به صورت دیستونی و یا آتتوز را به دنبال خواهد داشت. آسیب مخچه منجر به ایجاد حرکات بی ثبات و نامتعادل میشود که مشخصه اصلی کودکان فلج مغزی آتاکسیک است.
علائم بالینی
حدود 70-80 % موارد بیماران فلج مغزی از اشکال کلینیکی اسپاستیک آن رنج می برند. در اندامهای گرفتار، افزایش رفلکسهای تاندونی عمقی، لرزش، افزایش تون عضلانی، ضعف و فرم اختصاصی پاهای قیچی مانند با تکیه بر روی نوک انگشتان پا مشاهده میشود.
10- 20 % بیماران فلج مغزی از فرم آتتوئید یا دیس کینتیک آن رنج میبرند که بصورت حرکات آهسته چرخشی در دستها یا پاها مشخص میشود که اینگونه حرکات در طول دوره های استرس تشدید و در حین خواب از بین می روند. 10-15% بیماران فلج مغزی دچار نوع آتاکسیک آن هستند که نادرترین نوع فلج مغزی است و بیشتر در تعادل و هماهنگی حرکات مشکل دارند. اینگونه بیماران با پاهای باز راه میروند و دچار لرزش در زمان حرکت ارادی بوده به صورتی که برای انجام فعالیت های روزمره که نیاز به بکارگیری حرکات ظریف دارند دچار مشکل میشوند. اختلالات هوشی در نزد حدود دو سوم بیماران فلج مغزی اتفاق میافتد. حدود نصف کودکان مبتلا به فلج مغزی تشنج دارند. اختلالات در رشد، ناهنجاریهای نورولوژیکی نظیر اختلال بینای یا شنوایی و داشتن مشکل در ادراک لمس و درد از زمره مسائل شایع هستند.
درمان
راههای درمان بیماران فلج مغزی بستگی به علائم خاص بیمار دارد.
استراتژیهای کلی:
درمان بر پایه تکامل عصبی یک استراتژی درمانی متداول در فلج مغزی است که هدف آن کنترل اجزاء حسی-حرکتی تون عضلانی، رفلکسها، فرمهای حرکتی غیر طبیعی کنترل تعادل، حس ادراک و حافظه با استفاده از تکنیکهای کاربردی اختصاصی میباشد.
فیزیوتراپی:
برنامههای کشش عضلانیو بدنسازی از درمانهای مداخلهای متداول درفلج مغزی هستند.
درمانهای دارویی:
این داروها با مکانیزم شل کردن عضلات دچار سفتی؛ به کودک کمک میکند تا بهتر بتواند اندام ها را تکان داده و در انجام فیزیوتراپی کمک شایانی مینماید.
درمانهای جراحی:
در این درمان که بر روی نخاع و یا عضلات اندام ها اجرا می گردد سعی میگردد سفتی عضلات کاهش داده شود و به این ترتیب توانایی حرکتی فرد افزایش خواهد یافت.
وسایل کمکی خارجی:
اورتوز:
اورتوزها از حرکات نامتناسب مفصلی جلوگیری میکنند. ارتوزها انواع مختلف داشته و با مواد معمولا پلاستیکی سبک ساخته میشوند. نظیر ارتوزهای اندام تحتانی، فوقانی و بدنی.